نظرات ارسالي
+
نمـي دانم *شــب ها*
من *شاعــر* مي شــوم
و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم
يا تــو *بهانـــه* مي شوي
و من
غزل غزل *مي بـــارم*!

2-اشراق
04/1/11

سبحان.
بازنشر..
||عليرضا خان||
واقعا ياشياسن @};-
محب
عالي
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري
تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583
https://eitaa.com/parsiblog
20 فرد دیگر
102 فرد دیگر
+
انسانهاي ناپخته
هميشه ميخواهند
که در مشاجرات پيروز شوند...
حتي اگر به قيمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهاي عاقل
درک ميکنند که گاهي
بهتر است در مشاجره اي ببازند،
تا در رابطه اي که
برايشان با ارزش تر است
"پيروز" شوند...
در انتظار آفتاب
03/12/26
5 فرد دیگر
32 فرد دیگر
+
به تقليد از فيد جناب آقاي عمو آيينه سکندر ما هم ديروز وسوسه شديم همچين عملياتي رو روي آقاي شوهر پياده کنيم .. البته من بيشتر دوست دارم با آقام مزاح کنم و سر به سرشون بزارم :) و اينکه شوهر من خيلي تو فاز پيام و .......اين چيزا نيست :( :) ولي گاهي در برابر پيام هاي عشقولانه ي مزاح من مي خنده و ميگه بهم بگو تا بنويسي :) يعني به زباني بگو و ننويس :D



2-اشراق
03/12/19
+
هيييييييييي:(
آدمها به دست روزگار و توي دست هاي سرنوشت اسير ميشند
ما حيوونکي ها به دستِ آدمها:(
اين دستي هم که هم اکنون مي بينيد دست بي رحمانه مادر هماست که تا زير بغل منو دربند کرده و نميزاره تکون بخورم:(





هايدي
03/10/16
+
==============
*نقاط قوت شما چيه؟
سه تا از بهترين صفات خودتونو بگيد ...B-) *
===============
هما بانو
03/10/14
3 فرد دیگر
20 فرد دیگر
+
پيامک دريافتي (ويرايش شده) : يه روز يکي بود، هر روز که شب ميشد، بارها و بارها، خوب ميشد، بد ميشد، خوب ميشد، بد ميشد... يه روز يکي بود، هر روز که شب ميشد، بارها و بارها، خوب ميديدنش، بد ميديدنش، خوب ميديدنش، بد ميديدنش... ميشه همچين چيزي؟... براستي که بقول مرحوم سهراب، چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد.
هما بانو
03/10/2
+
موفق ترين مترجم کسي است که *سکوت* ديگران را خوب ترجمه کند...

به دنياي شعر و ترانه
03/8/22

خواننده لس آنجلسي [سکوت من از رضايت نيست دلم اهل شکايت نيست هزار درد و بلا تو سينه ام مونده اما گوشي بحر شنيد نيست دستي به رسم ياري به سوي دست روانه نيست خدا رحمن و الرحيم هستش شفاي ضعيف و مريضان است فاتحه و صلوات تا به حال چاره اينکار است خدا اهل بخشش است و ولي عاشق ما است حرم اش محفل ياران است دلش پر از لطف و صفا است خوشم به سربازي اش شهادت بهترين سهمي ست که نوش يارانش
67 فرد دیگر
210 فرد دیگر
3 فرد دیگر
+
*پيروزي پرسپوليس بر استقلال به طرفداران سرخ پوش مبارک باد* :)



شبگرد تنهايي
03/7/9
+
صدايش يکسره در سرم مي پيچد
نمي فهمد که از او متنفرم نمي فهمد و اينقدر نفهم هست که باز نفهمد جلوي چشمان من حاضر نشود
صدايش که مي آيد از خشم جانم به لب مي آيد و بازميگردد. دوست دارم يقه اش رو بگيرم و پرتش کنم کنار و رو به صورتش بگويم که تحمل يک دقيقه ي او براي من چقدر دشوار است و وجودش چگونه حالم را بهم مي زند و خراب ميکند
»
موجود نفرت انگيز
برو مرا ديوانه نکن کاش ميتوانستي اين حجم نفرت را بفهمي
»

هما بانو
03/6/24
+
*گاهي داغ برخي ثانيه ها
تا هميشه بر دل ماندگار مي شود*
.
هزاران معني باريک باشد بيت ابرو را،
به غير از موشکافان کس نفهمد معني او را...

شبگرد تنهايي
03/6/18
23 فرد دیگر
67 فرد دیگر
+
پدر شوهر من يه آدم خيلي متعصب و بسيار بداخلاق هستند ولي ازاونجايي که من يه عروس شيطون و نترسم بنده خدا زياد سربه سرش مي زارم مثلا با توجه به رفتارش نوع برخورد من هم متفاوت هست حتي وقتي ميخوام خطابش کنم بستگي به حال خودم نسبت به اون داره اگه شيطنتم گل کرده باشه ميگم پدر شوهر:)اگه موقع چاپلوسي هست ميگم آقا جون ،اگه از دستش عصباني باشم ميگم عامو :D اگه شيطنت و عصبانيت تداخل شده ميگم پدرشوهر بد:D
2-شکوفه ها
03/6/17
بيچاره بنده خدا از دستم چه مي کشه :) .. حالا فکرشو کنيد پدر شوهر عصباني باشه و من اون موقع شيطنتم هم گل کرده باشه .. ديگه چقدر کفري ميشه :D
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} خدا رحمت کنه پدر شوهرتون رو ..:( پدر شوهر من بندهي خدا از نظر خودش خيلي ابهت داره ها .. ولي من عروس نترسي ام و خيلي باهاش کَل کَل مي کنم :D البته ايشون منو خيلي دوس دارن سايه جان.. اما امان از وقتي جو گير ميشن ... اعصاب برام نمي زارن :( :)
+
[پيامک]
الان خونه پدر شوهر حليم نذري داريم
ولي خيلي شلوغِ
نميدونم امروز هم بشه حليم رو طعم پارسي بلاگ داد ؟:)
فعلا دارم چاپلوسي پدر شوهر رو ميکنم و هي قربون صدقه اش ميشم و با ناز و عشوه رامش ميکنم =) ..
که بشه باز هم حليم رو با طعم پارسي بلاگ شروع کرد:)
#هما



2-شکوفه ها
03/6/17

+
خيلي بدِ آدم ذهنش اونقدر مشغول باشه که اطرافيان رو کنارش نبينه و يا حس نکنه و مهمتر صداشون رو نشنونه ..اين دومين بار هست اين تجربه رو داشتم..اينبار هم ذهنم اونقدر بند بود و تو عالم ديگه غوطه ور بودم که حضور آقاي شوهر رو کنارم حس نکردم، حالا يا آقاي شوهر منو تو اون شرايط ديده پاورچين پاورچين اومده کنارم که سر به سرم بزاره، يا واقعا من اومدنش رو نفهميده بودم..! تو عالم خودم بودم و در حيني که دستامو





2-شکوفه ها
03/6/17
دستامو از پشت در هم کرده بودم و دونه دونه گلهام روعشقولانه نيگاه و باهاشون نجوا ميکردم ..ديدم برگهاي يکي از گلها که بزرگ شده افتاده رو گل ديگه ام .. حواسم نبود و گلدون رو کشيدم کنار تر .. انگار محکم گلدون رو ، رو زمين کشيدم برگها خشن روي گل کشيده شد ..توي همون لحظه منم گفتم .. واي ببخشيد گلِ قشنگم .. قربونت برم من ..حواسم نبي گلدون رو محکم کشيدم .. تقصير من بي و...... :D
برگهاي اون گل ديگه رو هم آروم برداشتم و گفتم دورت بگردم من ..ببخشيد که يکم باهات خشونت شد . و....... و ادامه نجواهاي عشقولانم :)
7 فرد دیگر
36 فرد دیگر
+
[پيامک]
زندگي تکرار فرداهاي ماست
مي رسد روزي که فردا نيستيم
آنچه ميماند فقط نقش نکوست
نقش ها مي ماند و ما نيستيم
2-شکوفه ها
03/6/17
4 فرد دیگر
30 فرد دیگر